Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین نوشت: در فهرست زنان نامدار تاریخ ایران اما نام «طوبی آزموده» کمتر شنیده شده است؛ بانویی که نامش با تاسیس نخستین مدرسه دخترانه تهران گره خورده و آغازگر راهی پرفروغ برای تحصیل دختران این سرزمین بوده است. داستان زندگی پربرکت این بانوی دلسوز را بخوانید.

اطراف چهارراه حسن آباد در خیابان حافظ فعلی را که بگردید، کوچه «طوبی» را پیدا می‌کنید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما کمتر کسی می‌داند پشت این اسم روی تابلو چه داستانی نهفته است و این اسم به نام چه بانوی بزرگی اشاره دارد. نخستین مدارس دخترانه تهران در دوران قاجار و بعد از نهضت مشروطه تاسیس شدند. اما پا گرفتن مدرسه‌ای که ویژه تحصیل دختران باشد، کار آسانی نبود.

در روزگاری که نه مکتب و مدرسه‌ به اندازه کافی وجود داشت و نه در برخی فرهنگ‌ها تحصیل برای دختران امری پسندیده محسوب می‌شد، راه‌اندازی مدرسه‌ای ویژه دختران گامی مهم و البته پردردسر بود. در آن دوران، خانواده‌هایی که به تحصیل دختران خود اهمیت می‌دادند با استخدام معلم سرخانه زمینه باسواد شدن آنها را فراهم می‌کردند. «طوبی آزموده» هم خوش‌اقبال بود که در یکی از همین خانواده‌ها متولد شد.

پدرش «میرزا حسن‌خان سرتیپ» که از درجه‌داران ارتش بود، معلمی برای دخترش استخدام کرد تا او زیر نظر معلم‌های سرخانه تحصیلاتش را آغاز کند. پیش از پرداختن به سرگذشت طوبی آزموده، بررسی چند نکته درباره دلیل مخالفت برخی با تاسیس مدرسه دخترانه اهمیت دارد.

پس از انقلاب مشروطه، گفت‌وگوهایی بین نمایندگان موافق و مخالف این مدارس در گرفت. برخی چون ناظم الاسلام از تاسیس مدراس دخترانه حمایت کردند و گفتند: «در تربیت بنات و دوشیزگان وطن بکوشیم و به آنها لباس علم و هنر بپوشیم، چه تا دخترها عالم نشوند، پسرها بخوبی تربیت نخواهند شد.» و برخی دیگر همچون «میرزا سید محمدصادق» رئیس مدرسه اسلام، نبودن اداره نظمیه، نداشتن پلیس مرتب برای حمایت از این مدارس و کمبود معلم زن را دلیل مخالفت با تاسیس مدارس دخترانه عنوان کردند.

ماجرای تاسیس دبستان ناموس

القصه، در همین دوران که نمایندگان درگیر جدل‌ها و بحث‌های بی‌پایان درباره راه‌اندازی مدارس دخترانه بودند، «طوبی آزموده» که اکنون بانویی ۲۹ ساله بود و با تحصیل در خانه به زبان‌های فارسی، فرانسوی و عربی هم تسلط داشت، به همراه چند بانوی دیگر آستین همت بالا زد تا نخستین مدارس دخترانه تهران برای تحصیل دختران این سرزمین راه‌اندازی شود.

طوبی آزموده که خود در خانه‌ای در محله سنگلج تهران باسواد شده بود و پس از ازدواج هم با کمک معلم‌های خصوصی چند زبان خارجی را فرا گرفت، پیشگام تاسیس مدرسه‌ای برای تحصیل آسان‌تر دختران شد. او نام اولین دبستان دخترانه تهران را «دبستان ناموس» گذاشت.

این مدرسه‌ سال ۱۲۸۶ هجری شمسی در خیابان حافظ کنونی، جایی در حوالی چهارراه حسن‌آباد تاسیس شد و به دلیل استقبال خانواده‌ها کمی بعد با تلاش بی‌وقفه این بانوی اثرگذار تعداد مدارس دخترانه تهران به عدد ۶ رسید. معروف است ۸ سال پس از تاسیس نخستین دبستان دخترانه تهران و زمانی که شمار این مدارس به ۶ رسید، حدود ۳ هزار و ۵۰۰ دختر تهرانی در مدارس دخترانه او ثبت‌نام کردند و از نعمت سواد بهرمند شدند.

دبستان ناموس کم‌کم به قدری توسعه یافت که توانست به یکی از مهم‌ترین و مجهزترین مدارس تهران تبدیل بشود و تا پایان دوره دبیرستان هم دختران را آموزش دهد. سال ۱۳۰۷، اولین گروه دختران از این مدرسه مدرک دیپلم گرفتند؛ توران آزموده فخرعظمی ارغنون، بی‌بی‌خانم خلوتی، گیلان خانم، فرخنده خانم و مهرانور سمیعی اعضای این گروه بودند.

او به فکر زنان بازمانده از تحصیل هم بود

تاسیس مدرسه دخترانه ناموس، پایان کار بزرگ این بانوی فرهیخته نبود. مدارس او به تدریج آنقدر توسعه پیدا کردند که شرایط تحصیل دختران تا پایان دوره دبیرستان هم در آنها فراهم شد. سال ۱۳۰۷ وقتی اولین گروه از دختران از این مدرسه مدرک دیپلم گرفتند، روزی بزرگ و غرورآفرین برای این بانوی دلسوز رقم خورد. آزموده اما کمی بعد به فکر سوادآموزی به زنان مسن‌تر هم افتاد.

او کلاس‌های اکابر را برای سوادآموزی به زنان بازمانده از تحصیل راه‌اندازی کرد. پس از فوت او در سال ۱۳۱۵ مدرسه ناموس چند سالی توسط «طوبی مشکوه نفیسی» مدیریت شد و در سال ۱۳۱۹ در اختیار وزارت فرهنگ وقت قرار گرفت.

«مهری فرمانفرما» دختر عبدالحسین فرمانفرما، نخست‌وزیر احمدشاه و از رجال سیاسی قاجار درباره این مدرسه نوشته است: «مدرسه ناموس یکی از اولین دبستان‌های دخترانه تهران به شمار می‌رفت و توسط خانم ایرانی که می گفتند شوهرش را در جوانی از دست داده بنیانگذاری شده بود…شاگردان زیادی در آن مدرسه آموزش می‌دیدند. مرا به کلاس چهارم بردند. در حیاط بزرگ مدرسه درخت‌های کاج بلندی{قرار} داشت… کلاس چهارم اتاق کوچک چهارگوشی بود که روشنایی خود را از بالای یک پنجره می‌گرفت. نیمکت های باریکی در آن گذاشته شده بود...»

در ماجرای تاسیس نخستین مدرسه دختران تهران نام بانوی دیگری در تاریخ معاصر ثبت نشده است. «بی‌بی‌خانم استرآبادی» حدود یک سال قبل از تاسیس دبستان ناموس، مدرسه‌ای ویژه دختران با نام دبستان «دوشیزگان» تاسیس کرد که البته این مدرسه پیش از آنکه ثمری بدهد و کار سوادآموزی به دختران را شروع کند، کمی پس از تاسیس به دلیل مخالفت‌های فرهنگی جامعه تعطیل شد.

تصویر منسوب به «طوبی آزموده» موسس نخستین مدرسه دخترانه تهران.

آزموده سال 1257 شمسی متولد شد و سال 1315 در 58 سالگی از دنیا رفت.

تماشاخانه چند نکته کلیدی درباره قد کشیدن و رشد کودکان و نوجوانان: علایمی که باید جدی بگیرید و به پزشک مراجعه کنید (فیلم) ببینید| با مزه ترین رقابت برای همسریابی: هرکدام بالاتر بپرند و بیشتر دوام بیاورند فیلم های دیگر

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: دخترانه تهران مدارس دخترانه مدرسه دخترانه تحصیل دختران مدرسه دختران راه اندازی مدرسه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۴۸۳۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اینجا دست‎‌ها، دانش و ایثار را روایت می‌کند

خوش ذوقی و دغدغه‌مندی را هدف خود از در مسیر معلمی قرار داده و معتقد است که در این کار لذت معنوی و شور و هیجان وافری نصیبش می‌شود و برکت آن را در زندگی خود احساس کرده است و علاقه بسیاری به خدمت‌رسانی و کمک به دانش‌آموزان خود که ناشنوا هستند، دارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، معلم، اندیشمندی رهایی‌بخش و روشن‌فکری تحول‌آفرین است که مشخصه‌هایش شجاعت اخلاقی و نقادی است، اگر تربیت را فراهم کردن زمینه‌های بالندگی و متعادل ساختن آدمی بدانیم و هدف از آن را فعلیت بخشیدن به استعدادهای وجودی انسان‌ها برای کمال و قرب الهی در نظر داشته باشیم، معلمان و مربیان در تحقق این امر نقش ارزنده و بسزایی داشته و دارند، در واقع فرهنگیان به عنوان کارآمدترین مصلحان اجتماعی هم در موضع اصلاح فردی تأثیرگذارند و هم می‌توانند پرچم اصلاحات اجتماعی را در دست داشته باشند.

از میان معلمانی که آموزش و ایثار را بخش جدایی‌ناپذیر زندگی خود می‌دانند، گفت‌وگویی داشتیم با الهام کامیابی، معلمی که با وجود محدودیت شنوایی با ذوق و شوق فراوان در مدرسه باغچه‌بان به امر آموزش دانش‌آموزان می‌پردازد، همچنین به دانش‌آموزان استثنایی آموزش می‌دهد که چگونه از وسایل بازیافتی، وسایل کاربردی بسازند که این امر نشانه خلاقیت سرشار این معلم توانمند است.

وی با اشاره به بخشی از زندگی خود اظهار می‌کند: معلمی ناشنوا هستم و در شهرضا به دنیا آمده‌ام و اکنون در مدرسه‌ای مربوط به کودکان ناشنوا مشغول به تدریس هستم، با وجود اینکه در دوره تحصیلم امکانات مناسب برای ادامه تحصیل افراد ناشنوا نبود، در سن پنج سالگی به مدرسه‌ای به نام باغچه‌بان رفتم و دوره ابتدایی را در آنجا به اتمام رساندم و در کنار ادامه تحصیل که علاقه زیادی به خیاطی داشتم، برای گذراندن اوقات فراغت در آموزشگاه خیاطی ثبت نام کردم و مشغول کار خیاطی شدم.

این معلم تلاشگر ادامه می‌دهد: پدرم که متوجه علاقه بسیار من نسبت به درس خواندن بود، کتاب‌های سال اول راهنمایی را تهیه کرد تا در منزل با کمک او و برادر بزرگم شروع به مطالعه کنم، در پایان سال نیز همراه با دیگر دانش‌آموزان در امتحانات شرکت کرده و به لطف خدا نمره قبولی را کسب کردم، سپس در مدرسه راهنمایی ثبت‌نام شدم و توانستم سال‌های دوم و سوم را هم پشت سر بگذارم و مدرک سوم راهنمایی را کسب کنم.

کامیابی می‌گوید: برای ادامه تحصیل، خانواده‌ام مشکلات زیادی مانند اجاره‌نشینی و کمبود هزینه را تحمل کردند، همچنین پدرم که یک معلم بود درخواست انتقال به اصفهان را داد تا بتوانم در مرکز استان با بهره‌مندی از امکانات بیشتر فرایند تحصیل را به خوبی بگذرانم.

وی بیان می‌کند: چالش بزرگ‌تر این بود که در اصفهان نیز دبیرستان مناسبی برای تحصیل ناشنوایان وجود نداشت، ناچار برای ثبت‌نام در یکی از هنرستان‌ها اقدام کردم، اما در آن هنرستان هم من را ثبت‌نام نکردند، اما با تلاش پدر و مادرم توانستم در دبیرستان مکتبی اصفهان ثبت‌نام کنم که در آنجا هر روز دانش‌آموزان را به تحصیل و درس خواندن تشویق می‌کردند، سپس دو سال بعد را در هنرستان شهید دستغیب ادامه تحصیل دادم و موفق به دریافت مدرک دیپلم در رشته طراحی و دوخت شدم.

این معلم خوش ذوق می‌افزاید: در همان سال در آزمون کاردانی شرکت کردم و پذیرفته شدم و به مدت دو سال در آموزشکده سمیه نجف‌آباد به تحصیل و فراگیری علم و دانش پرداختم، با اینکه آن دوران روزگار سخت و طاقت‌فرسایی برایم بود و طی سال‌ها به همراه خانواده مشکلات عدیده‌ای را متحمل می‌شدیم، به علت همکاری و همیاری اعضای خانواده و علاقه‌ای که به کسب علم داشتم، تحمل تمام آن سختی‌ها برایم آسان شد تا اینکه موفق به کسب مدرک فوق دیپلم در رشته طراحی و دوخت شدم.

کامیابی ادامه می‌دهد: بعد از فارغ‌التحصیل شدن به دنبال یافتن شغلی مناسب بودم، چرا که از طرفی سختی‌های تحصیل وجود داشت و از طرف دیگر چالش یافتن کار و استخدام شدن باعث دشواری شده بود، اما با این حال باید تلاش می‌کردم تا مزد تمام زحمات و سختی‌هایی که خود و خانواده‌ام متحمل شده بودیم را به دست بیاورم، بنابراین با پیگیری مداوم و سختی فراوان توانستم در سال ۱۳۷۶ به صورت حق‌التدریس در آموزش‌وپرورش هنرستان استثنایی میر اصفهان مشغول به کار شوم.

وی اضافه می‌کند: در سال بعد کلاس‌هایی برای دانش‌آموزان ناشنوا در هنرستان صدیقه طاهره برگزار می‌شد و با توجه به اینکه اعضای کادر این هنرستان از معلمان دوره ابتدایی خودم بودند و از گذشته آشنایی نسبی داشتند، درخواست کردند تا با بازگشت به زادگاه خود به این دانش‌آموزان آموزش دهم و من نیز با آغوش باز این پیشنهاد را پذیرفتم، زیرا با مشکلات و سختی‌های تحصیل بچه‌های ناشنوا آشنا بودم و می‌خواستم در حد توان خدمتی به این قشر از دانش‌آموزان داشته باشم.

این معلم دغدغه‌مند می‌گوید: در آن سال دانش‌آموزان توانستند با موفقیت دروس را پشت سر بگذارند، اما در سال بعد به دلیل کاهش آمار ثبت‌نام و فارغ‌التحصیل شدن دانش‌آموزان گذشته مجدد برای ادامه کار با مشکل مواجه شدم، بنابراین در سال سوم به نجف‌آباد منتقل شدم تا به دانش‌آموزان ناشنوا آنجا آموزش دهم، سپس با گذشت چندین ماه دوباره به زادگاهم بازگشتم و در همان هنرستان صدیقه طاهره مشغول به آموزش و تدریس شدم.

کامیابی ادامه می‌دهد: در حال حاضر در مدرسه باغچه‌بان شهرضا، یعنی همان مدرسه‌ای که دوران ابتدایی خود را در آنجا گذراندم، در کنار معلمان گذشته و همکاران جدید مشغول به شغل معلمی هستم و به آموزش دانش‌آموزان ناشنوا می‌پردازم، همچنین جای دارد از معلمان، دبیران، استادان و تمام کسانی که برای رشد و تعالی من زحمت کشیده‌اند تا به جایگاهی که در آن قرار دارم برسم، تشکر می‌کنم.

قبولی دانش‌آموزان در امتحانات و کنکور سراسری از خاطرات خوب و به یادماندنی است

وی خاطرنشان می‌کند: در آن زمان دانش‌آموزان عادی و ناشنوا با هم در یک کلاس می‌نشستند و دو معلم در یک کلاس تدریس می‌کردیم، برای همین کلاس فوق‌العاده شلوغی می‌شد و کنترل دانش‌آموزان برایمان مشکل شده بود، همچنین دانش‌آموزان ناشنوا از این اوضاع گلایه‌مند بودند و تمام این چالش و مشکلات باعث شد تا موضوع را با مدیر مدرسه مطرح کنیم و به دلیل تعداد اندک دانش‌آموزان ناشنوا با جدا شدن آن‌ها از دیگر دانش‌آموزان عادی موافقت شد.

این معلم خلاق تاکید می‌کند: در بین دانش‌آموزانم تعدادی از آنها استعداد بیشتری در زمینه طراحی داشتند و در مسابقاتی که در مدرسه اجرا می‌کردیم هم طراحی این دو دانش‌آموز از همه بهتر بود و به آنها آموختم که در کنار هم و با همکاری رقابتی سالم داشته باشند تا پیشرفت کنند، تلاش این دو دانش‌آموز برایم ستودنی بود و برای همین همیشه در ذهنم ماندگار هستند.

کامیابی ادامه می‌دهد: با فرا رسیدن فصل امتحانات دانش‌آموزان دچار استرس و اضطراب می‌شوند، اما همیشه سعی می‌کنم مانند مادری که برای فرزندش تلاش می‌کند، با آنها صحبت کنم و حس امید را در دلشان قوت ببخشم و قانعشان کنم که با تلاش کردن می‌توانند نمرات خوبی کسب کنند، همیشه در روز اعلام نتایج در کنار دانش‌آموزان هستم و از اینکه امتحانات را به خوبی پشت سر گذاشته‌اند، خوشحال می‌شوم و آنها را با برنامه‌های مختلف خوشحال می‌کنم.

وی عنوان می‌کند: با عملکرد و استعداد خوبی که دانش‌آموزان دارند، همواره آن‌ها را برای شرکت در کنکور سراسری تشویق می‌کنم، وقتی دانش‌آموزان در کنکور ثبت‌نام و به دانشگاه راه پیدا می‌کنند، خوشحالی من به عنوان معلمی که نتیجه زحمات و تلاش‌های خود را می‌بیند، چندین برابر است، دانش‌آموزان ناشنوا شرایط خاصی برای آموزش و یادگیری دارند و قبولی آنها در دانشگاه نیز اتفاق بزرگی است که مسیر زندگی آنها را تغییر می‌دهد.

این معلم تلاشگر بیان می‌کند: قبولی دانش‌آموزان در کنکور سراسری از خاطرات خوب و به یادماندنی شغل معلمی است، به ویژه اینکه توانسته بودم دانش‌آموزان ناشنوا را یاری کرده و به آن‌ها ثابت کنم که اگر بخواهند، می‌توانند با تلاش و توکل به خدا همچون دیگر افراد به اهدافشان دست پیدا کنند، شاید آن‌ها از نعمت شنیدن محروم باشند، اما بهره هوشی خوبی دارند و می‌توانند با قدم گذاشتن در هر کاری موفق شوند.

آموزش ناشنوایان در دوران کرونا با خلاقیت معلمشان / ‏‬ طراحی ماسک لب خوانی برای تدریس

کامیابی با بیان اینکه معلمی شغل نیست، بلکه عشق است، ادامه می‌دهد: اولین معلم خدا و سپس رسول او است، پس چطور می‌توانیم به عنوان شغل از آن یاد کنیم، معلمی روش انسان‌سازی است، معلمی چراغی روشن است که هادی و هدایت‌کننده و روشن‌ساز جامعه است، به همین سبب اگر در برابر معلمی شغل دیگری به من پیشنهاد می‌شد، قبول نمی‌کردم، همچنین پدرم معلم بوده است و این انگیزه‌ای شد تا به این شغل علاقه پیدا کنم و بیشتر انرژی و فعالیتم را در این مسیر به کار گیرم.

این معلم خلاق با استفاده از خلاقیت خود توانست برای تدریس مناسب‌تر در دوران کرونا، ماسکی طراحی کند که بتواند با دانش‌آموزان ارتباط مؤثری داشته باشد و از فرایند آموزش باز نماند، او در این خصوص می‌گوید: افراد ناشنوا یا کم شنوا از نشانه‌های بصری برای درک و فهم سخن افراد استفاده می‌کنند که استفاده از ماسک‌های معمولی برای آن‌ها مشکلاتی را ایجاد کرده بود.

وی اضافه می‌کند: استفاده از ماسک‌های عادی برای تدریس مناسب نبودند، چرا که لب‌ها را می‌پوشاند و اگر دانش‌آموزان به زبان اشاره مسلط نباشند، برای برقراری ارتباط از طریق لب خوانی دچار مشکل می‌شدند، همچنین دیدن لب آموزگار و چهره او بر روند آموزش و رابطه آموزگار بر دانش‌آموز تأثیر می‌گذارد.

کامیابی عنوان می‌کند: استفاده از ماسک‌های شفاف برای دیدن لب خوانی و درک بهتر حالت چهره می‌تواند کمک شایانی به ناشنوایان و کم شنوایان کند تا ارتباط مطلوب و مؤثری با اطرافیان داشته باشند، با ماسک‌های شفاف در دوران شیوع بیماری کرونا بدون هیچ ناراحتی و با ذوق و شوق بسیار در مدرسه باغچه‌بان با ماسک‌هایی که خودم دوخته بودم، به تدریس ادامه دادم و دانش‌آموزان بهتر و راحت‌تر مطالب را یاد می‌گرفتند.

این معلم با نشاط و فعال در زمینه فعالیت‌های ورزشی نیز مهارت فوق‌العاده‌ای برای آموزش دادن دانش‌آموزان دارد، همچنین در آموزش کاربردی مفاهیم درسی به ویژه درس ریاضی تبحر خاصی دارد و در تولید محتوا نیز توانمند است، او فردی بسیار معتقد و مقید به انجام فرایض دینی، صبور و باوقار است و هدف خود از انتخاب مسیر معلم شدن را اینگونه بیان می‌کند: در این کار لذت معنوی و شور و هیجان وافری نصیبم می‌شود و برکت آن را در زندگی خود احساس کرده است و علاقه بسیاری به خدمت‌رسانی و کمک به دانش‌آموزان ناشنوا دارد.

هدیه یکی از دانش‌آموزان برای خانم کامیابی، معلم خوش‌ذوق شهرضایی

کد خبر 748537

دیگر خبرها

  • (عکس) دبیرستان دخترانه در تهران ۹۰ سال پیش
  • حمایت دبیرخانه "سوگواره ملی تعزیه ده زیار کرمان" از اجرای طرح نور
  • بازگرداندن ۳۰۰۰ کودک گلستانی بازمانده از تحصیل به مدارس
  • حسینی مثل پرسپولیس: نیمه مربیان برای من(عکس)
  • تحصیل پنجاه هزار طلبه خواهر در مدارس علمیه کشور
  • برگزاری آزمون ورود دختران به دوره مامایی در شمال افغانستان
  • نسخه‌پیچی و ممنوعیت‌های عجیب به سبک دهه ۶۰ در مدارس دخترانه | دانش‌آموزان را لجباز نکنید!
  • بندبازی مرگبار برای تحصیل
  • به صدا درآمدن زنگ روز معلم در مدرسه دخترانه شهید امام بخش + تصاویر
  • اینجا دست‎‌ها، دانش و ایثار را روایت می‌کند