ماجرای زنی که اولین مدرسه دخترانه در تهران را تاسیس کرد/ عکس
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۸۱۵۷۱
اطراف چهارراه حسن آباد در خیابان حافظ فعلی را که بگردید، کوچه «طوبی» را پیدا میکنید. اما کمتر کسی میداند پشت این اسم روی تابلو چه داستانی نهفته است و این اسم به نام چه بانوی بزرگی اشاره دارد. نخستین مدارس دخترانه تهران در دوران قاجار و بعد از نهضت مشروطه تاسیس شدند. اما پا گرفتن مدرسهای که ویژه تحصیل دختران باشد، کار آسانی نبود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پدرش «میرزا حسنخان سرتیپ» که از درجهداران ارتش بود، معلمی برای دخترش استخدام کرد تا او زیر نظر معلمهای سرخانه تحصیلاتش را آغاز کند. پیش از پرداختن به سرگذشت طوبی آزموده، بررسی چند نکته درباره دلیل مخالفت برخی با تاسیس مدرسه دخترانه اهمیت دارد. پس از انقلاب مشروطه، گفتوگوهایی بین نمایندگان موافق و مخالف این مدارس در گرفت. برخی چون ناظم الاسلام از تاسیس مدراس دخترانه حمایت کردند و گفتند: «در تربیت بنات و دوشیزگان وطن بکوشیم و به آنها لباس علم و هنر بپوشیم، چه تا دخترها عالم نشوند، پسرها بخوبی تربیت نخواهند شد.» و برخی دیگر همچون «میرزا سید محمدصادق» رئیس مدرسه اسلام، نبودن اداره نظمیه، نداشتن پلیس مرتب برای حمایت از این مدارس و کمبود معلم زن را دلیل مخالفت با تاسیس مدارس دخترانه عنوان کردند.
ماجرای تاسیس دبستان ناموسالقصه، در همین دوران که نمایندگان درگیر جدلها و بحثهای بیپایان درباره راهاندازی مدارس دخترانه بودند، «طوبی آزموده» که اکنون بانویی ۲۹ ساله بود و با تحصیل در خانه به زبانهای فارسی، فرانسوی و عربی هم تسلط داشت، به همراه چند بانوی دیگر آستین همت بالا زد تا نخستین مدارس دخترانه تهران برای تحصیل دختران این سرزمین راهاندازی شود. طوبی آزموده که خود در خانهای در محله سنگلج تهران باسواد شده بود و پس از ازدواج هم با کمک معلمهای خصوصی چند زبان خارجی را فرا گرفت، پیشگام تاسیس مدرسهای برای تحصیل آسانتر دختران شد. او نام اولین دبستان دخترانه تهران را «دبستان ناموس» گذاشت. این مدرسه سال ۱۲۸۶ هجری شمسی در خیابان حافظ کنونی، جایی در حوالی چهارراه حسنآباد تاسیس شد و به دلیل استقبال خانوادهها کمی بعد با تلاش بیوقفه این بانوی اثرگذار تعداد مدارس دخترانه تهران به عدد ۶ رسید. معروف است ۸ سال پس از تاسیس نخستین دبستان دخترانه تهران و زمانی که شمار این مدارس به ۶ رسید، حدود ۳ هزار و ۵۰۰ دختر تهرانی در مدارس دخترانه او ثبتنام کردند و از نعمت سواد بهرمند شدند.
دبستان ناموس کمکم به قدری توسعه یافت که توانست به یکی از مهمترین و مجهزترین مدارس تهران تبدیل بشود و تا پایان دوره دبیرستان هم دختران را آموزش دهد. سال ۱۳۰۷، اولین گروه دختران از این مدرسه مدرک دیپلم گرفتند؛ توران آزموده فخرعظمی ارغنون، بیبیخانم خلوتی، گیلان خانم، فرخنده خانم و مهرانور سمیعی اعضای این گروه بودند.
او به فکر زنان بازمانده از تحصیل هم بودتاسیس مدرسه دخترانه ناموس، پایان کار بزرگ این بانوی فرهیخته نبود. مدارس او به تدریج آنقدر توسعه پیدا کردند که شرایط تحصیل دختران تا پایان دوره دبیرستان هم در آنها فراهم شد. سال ۱۳۰۷ وقتی اولین گروه از دختران از این مدرسه مدرک دیپلم گرفتند، روزی بزرگ و غرورآفرین برای این بانوی دلسوز رقم خورد. آزموده اما کمی بعد به فکر سوادآموزی به زنان مسنتر هم افتاد. او کلاسهای اکابر را برای سوادآموزی به زنان بازمانده از تحصیل راهاندازی کرد. پس از فوت او در سال ۱۳۱۵ مدرسه ناموس چند سالی توسط «طوبی مشکوه نفیسی» مدیریت شد و در سال ۱۳۱۹ در اختیار وزارت فرهنگ وقت قرار گرفت. «مهری فرمانفرما» دختر عبدالحسین فرمانفرما، نخستوزیر احمدشاه و از رجال سیاسی قاجار درباره این مدرسه نوشته است: «مدرسه ناموس یکی از اولین دبستانهای دخترانه تهران به شمار میرفت و توسط خانم ایرانی که می گفتند شوهرش را در جوانی از دست داده بنیانگذاری شده بود…شاگردان زیادی در آن مدرسه آموزش میدیدند. مرا به کلاس چهارم بردند. در حیاط بزرگ مدرسه درختهای کاج بلندی{قرار} داشت… کلاس چهارم اتاق کوچک چهارگوشی بود که روشنایی خود را از بالای یک پنجره میگرفت. نیمکت های باریکی در آن گذاشته شده بود...»
مدرسه دخترانهای که تعطیل شددر ماجرای تاسیس نخستین مدرسه دختران تهران نام بانوی دیگری در تاریخ معاصر ثبت نشده است. «بیبیخانم استرآبادی» حدود یک سال قبل از تاسیس دبستان ناموس، مدرسهای ویژه دختران با نام دبستان «دوشیزگان» تاسیس کرد که البته این مدرسه پیش از آنکه ثمری بدهد و کار سوادآموزی به دختران را شروع کند، کمی پس از تاسیس به دلیل مخالفتهای فرهنگی جامعه تعطیل شد.
تصویر منسوب به «طوبی آزموده» موسس نخستین مدرسه دخترانه تهران.
آزموده سال ۱۲۵۷ شمسی به دنیا آمد و سال ۱۳۱۵ در ۵۸ سالگی از دنیا رفت.
۲۳۳۲۳۳
کد خبر 1643267منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: مدرسه شهر تهران زنان مدرسه دخترانه دخترانه تهران مدارس دخترانه تحصیل دختران مدرسه دختران راه اندازی مدرسه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۸۱۵۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بندبازی مرگبار برای تحصیل
تمام دردشان فعلا نبود همین پل ساده است که چون ندارند، دانشآموزان کمسن و سال روستا مجبورند با طناب از روی رودخانه رد شوند. چند روز پیش فیلم یک دقیقهای از وضعیت عبور و مرور آنها در فضای مجازی داغ شدکه نشان میداد حوادث مرگباری جانشان را تهدید میکند. در روستای کورکچ ۱۵۰ خانوار زندگی میکنند اما پشت آن ظاهر سبز و دلگشا و آسمان آبیاش، مادرانی همیشه نگران سلامت فرزندان خود هستندکه اگر به مدرسه رفتند، دوباره زنده به خانه برمیگردند. داوود تائی از اهالی این روستا به جامجم میگوید، چون مدرسه ندارند، بچهها مجبورند از روی پل رودخانه عمیق کاجو رد شوند تا به روستای بجاربازار در ۱۰ کیلومتری کورکچ بروند. پلیکه تائی در موردش توضیح میدهد، دو تکه طناب و سیم ۲۰ متری است که دو طرفش به دو درخت بسته شده. دانشآموزان با دو دست طناب بالای سرشان را میگیرند و زیر پایشان هم سیم نسبتا نازکی وزن بدنشان را تحمل میکند تا داخل رودخانه نیفتند. آنها برای رفتن به مدرسه دو راه بیشتر ندارند؛ یا باید از روی پل معلق رد شوند یا از مسیر دیگری که کلی زمان میبرد:«بچهها پنج روز در هفته به مدرسه میروند و پنج دقیقه طول میکشد تا از روی سیم و طناب رد شوند که خطرات مختلفی مثل حمله گاندوها و غرقشدگی تهدیدشان میکند. اگر از روی طناب رد شوند، ۲۰ دقیقهای به مدرسه میرسند، در غیر این صورت، حدود ۵۰ دقیقه طول میکشد تا به مدرسه برسند.»دانشآموزان چارهای جز یادگیری بندبازی روی طناب را ندارند.کوچکترها باید اول تمرین حفظ تعادل کنند، چون زیرپا و بالای دستشان سیم و طنابی استکه دائم تکان میخورد. تائی یک بار شاهد سقوط دختربچهای به داخل رودخانه بوده:«یک بار در خانه بودم که یکدفعه صدای جیغ شنیدم. وقتی به رودخانه رفتم، دختربچهای را دیدم که به رودخانه سقوط کرده بود که او را نجات دادیم. اگر در تاریکی هوا، بچهای به رودخانه سقوط کند، ممکن است هیچکس نفهمد و حتی جسدش هم پیدا نشود.»
اسلم جدگال، معلم مقطع دبستان شهید مفتح روستای بجار بازار استکه دانشآموزان روستای کورکچ به آن مدرسه میروند. جدگال میگوید: دانشآموزانیکه از کورکچ میآیند، از نبود پل و جاده مناسب بسیار ناراحت هستند. سیل هم بیاید میشود قوز بالا قوز: «از بچهها میپرسم چرا دیر به مدرسه میآیید، میگویند هیچ راهی برای زود رسیدن به مدرسه نداریم. خطر عبور و مرور خودروهای سوختکش و حمله گاندوها هم وجود دارد. چون مسیر رفتن به مدرسه طولانی است، بچههای پایه اول خیلی میترسند. بعضی از بچهها دو سه سال سنشان بالاتر میرود و بعد به مدرسه میروند و اگر به دلیل دوری راه نتوانند بیایند، ترک تحصیل میکنند.»
به دنبال آرزوها
دو دانشآموزیکه پنج روز در هفته از روی پل معلق رد میشوند، کنار تائی ایستادهاند. هر دو ۱۲ ساله هستند. صدای شیطنت و خندههای ریز امیرحسین و معاوذ را میشنوم.
امیرحسین نمیترسی از روی پل رد بشی؟
چرا میترسم غرق شوم یا بیفتم تو آب و گاندو منو بخوره.
تو که اینقد میترسی چطوری میری روی طناب؟
چون درس خوندن برام مهمه.
چرا؟
چون میخوام دکتر بشم.
معاوذ تو هم میترسی؟
آره خیلی.
خب چرا میری رو پل؟
چون تنها امید خانوادمم. نمیخوام زندگیام مثل اونا بشه.
تو میخوای چیکاره بشی؟
معلم.
آرزوت چیه؟
دلم میخواست تو روستامون مدرسه داشتیم و مجبور نبودم از رو پل رد بشم و این همه راه برم.